انرژي از منظر امنيت ملي

آنچه كه در بحث حاضر از اهميت فراواني برخوردار است تحولي است كه در مفهوم امنيت ملي در سال‌هاي گذشته صورت پذيرفته است و گرايشي است كه نسبت به مفهوم توسعه همه جانبه اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي .... در حفظ و توسعه امنيت ملي بوجود آمده است. بدون برخورداري از سطح قابل قبولي از توسعه اقتصادي، اجتماعي در جهان معاصر، صحبت از امنيت ملي و حفظ ارزش‌ها و آرمان‌هاي ملي نمي‌تواند واقعيت چنداني داشته باشد. اين روند به خصوص پس از جنگ جهاني دوم و استقلال انبوهي از كشورهايي كه در گذشته مستعمره كشورهاي صنعتي بودند، جلوه بارزي يافته است. حتي در مورد كشورهاي صنعتي نيز بايد اشاره كرد كه معادلات سياسي – نظامي تعيين‌كننده در دهه‌هاي گذشته تا حدودي رنگ اقتصادي به خود گرفته است. بلوك‌بندي‌هاي سياسي گذشته، به تدريج جاي خود را به بلوك‌بندي‌هاي جديد اقتصادي مي‌‌سپارد. تلاش كشورهاي اروپايي جهت ايجاد وحدت اقتصادي آن هم تا حدي كه يك پول مشترك اروپايي به جريان گذاشته مي‌شود و پيمان "نفتا" در آمريكاي شمالي بر نقش تعيين‌كننده نسبي معاملات اقتصادي در عصر جديد تاكيد مي‌كند. تحول در روند سازمان تجارت جهاني(WTO)، كشمكش‌هاي تجاري و اقتصادي بين آمريكا و ژاپن علامت جديدي از تحولات بين‌المللي است كه در گذشته‌اي نه چندان دور بيشتر بر معاملات و موازنه‌هاي سياسي استوار مي‌گشت.

اكثر كشورهاي جهان سوم داراي اقتصادي تك‌محصولي (يا تك‌پايه‌اي) هستند. به عنوان نمونه كشورهاي خاورميانه متكي به نفت هستند و يا كشورهاي شيلي و كوبا وابسته به مس و نيشكر هستند و كشور ما نيز داراي اقتصادي تك‌محصولي بوده و وابسته به نفت است. بنابراين با نوسان قيمت نفت تمام بخش‌هاي اقتصادي و اجتماعي متاثر مي‌شوند. وابستگي به قيمت نفت از سه مجرا بر اقتصاد كشور تاثير مي‌گذارد.

1- بودجه كشور

2- تراز پرداخت‌هاي خارجي

3- برنامه‌ريزي‌هاي توسعه اقتصادي – اجتماعي

چون ارزش افزوده صادرات غيرنفتي كم مي‌باشد، بودجه كشور مطابق پيش‌بيني درآمدهاي ارزي از محل فروش نفت بسته مي‌شود. به همين دليل بودجه كشور ما به درآمدهاي حاصل از فروش نفت وابسته است. از طرف ديگر مقدار قابل توجهي از درآمد ارزي كشور صرف وادرات كالا مي‌شود. پس زماني تراز پرداخت‌هاي خارجي مثبت خواهد شد كه درآمدهاي ارزي از هزينه‌هاي ارزي، بيشتر باشد. هزينه‌هاي ارزي كه داراي مقداري تقريباً ثابت و مشخص است، در حالي كه درآمدهاي ارزي ما با نوسان قيمت نفت نوسان مي‌يابد. بنابراين كاهش قيمت نفت بر بخش‌هاي مختلف اثر شديدي وارد مي‌سازد.



نقش انرژي در تامين امنيت ملي

حفظ و صيانت و همچنين تداوم جريان انرژي براي ادامه برنامه‌هاي توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور امري لازم و ضروري است. به بيان ديگر امنيت ملي در تعاريف جديد آن وابستگي تام به ميزان توسعه اقتصادي و اجتماعي جوامع دارد و انرژي نقش تعيين كننده در حفظ و تحقق توسعه اقتصادي و اجنماعي هر كشور دارد. روش هاي مختلفي جهت تضمين تداوم انرژي وجود دارد كه از آن ميان مي‌توان به روش هاي زير اشاره نمود.



الف) تغيير الگوي مصرف انرژي

يكي از مشكلات كشور ما ساختار بد الگوي مصرف انرژي است. در سال 1381، درحدود 40 درصد كل انرژي مصرفي در بخش خانگي و تجاري بوده است و مصرف بخش صنعت كشور تنها درحدود 25 درصد كل مصرف انرژي بوده است. در حالي كه در كشورهاي صنعتي مصرف بخش صنعت خيلي بيشتر از مصرف بخش خانگي است.

در اين ميان به دليل افزايش روزافزون مصرف نهاده‌هاي انرژي و به تبع آن نياز به احداث واحدهاي پالايشگاهي و نيروگاهي بيشتر از يك سو و استفاده نامساعد از منابع جنگل جهت برآورد تقاضاي انرژي در بخش روستايي از سوي ديگر، آلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني، رودخانه‌ها و سواحل، آلودگي هوا و تخريب جنگل را به دنباي داشته است بطوري‌كه مشكل آلودگي هوا هم اكنون در شهرهاي بزرگ كشور از مسائل مهمي است كه هزينه‌هاي مستقيم آن، خود مبالغ هنگفتي از بودجه كشور را به خود اختصاص داده است. لذا با توجه به موارد مذكور و فشار كنوانسيون‌هاي جهاني زيست‌محيطي نظير كنوانسيون تغيير آب و هوا كه بر كاهش انتشار گازهاي گلخانه‌اي تأكيد دارد بدليل محدوديت منابع انرژي و حفظ آن براي نسل‌هاي آتي و نيز شدت بالاي مصرف حامل‌هاي انرژي در كشور و رشد روزافزون آن و مشكلات زيست‌محيطي ناشي از آن، تغيير الگوي مصرف و كاهش مصرف انرژي در بخش‌هاي خانگي و افزايش آن در بخش صنعت، مي‌تواند باعث استفاده بهينه انرژي جهت توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور گردد.



ب‌) افزايش بهره‌وري انرژي

يكي از راه‌هاي بهبود وضعيت انرژي، استفاده بهينه از اين عنصر كمياب است. همانگونه كه جهان صنعتي در برخورد با كمبود منابع انرژي اين روش را در پيش گرفته است. زيرا اگر مصرف انرژي بر اساس روال فعلي خود پيش رود مطمئناً طي چند سال آينده كشور با كمبود انرژي مواجه خواهد شد. بنابراين چاره‌اي جز افزايش استفاده از انرژي حاصل از منابع كمياب وجود ندارد و بايستي حتي‌المقدور بسوي افزايش بهره‌وري انرژي حركت كرد. البته در كشور ما بيشتر از مشكل كمبود ذخاير، مشكل استخراج و بهره‌برداري از منابع وجود دارد، چون سقف توليد ما تقريباً مشخص است. در حالي كه با افزايش جمعيت مصرف افزايش مي‌يابد. بنابراين بايستي از انرژي موجود بهترين استفاده به عمل آيد.



ج) استفاده از انرژي‌هاي تجديدپذير و نو

انرژي‌هاي تجديد‌پذير يك منبع انرژي تمام نشدني، رايگان و قابل دسترس، دوستدار محيط‌زيست و قابل دسترس در اغلب نقاط مي‌باشد. به عنوان مثال خورشيد به تنهايي هر روز 20 برابر كل انرژي مصرفي جهان، به كره زمين انرژي مي‌دهد، و از اين همه انرژي فقط يك درصد آن به وسيله گياهان جذب و استفاده مي‌شود. در اين ميان وضع جغرافيايي و تابش 2360 تا 3330 ساعت آفتاب در طول سال، كشور ما را تبديل به يكي از پرآفتاب‌ترين كشورها نموده است. بطوري كه خورشيد در هر سال 250 روز به كشورمان انرژي مي‌بخشد. اين مقدار معادل با 8/4 ميليارد بشكه نفت خام و در واقع برابر با 6 ميليون بشكه نفت در روز است. يعني معادل حداكثر توان توليد نفت كه كشورمان تا كنون داشته است.

امروزه سعي در استفاده از انرژي‌هاي جديد ديگر از قبيل: انرژي باد، انرژي زمين‌گرمايي، انرژي بيومس و انرژي هيدروژن وجود دارد. كشور ما نيز داراي منابع بسيار خوب و غيرآلوده كننده محيط‌زيست است كه هر كدام از آنها مي‌تواند مقادير بسيار زيادي انرژي نصيب ما نمايد. مثلاً در بعضي از نقاط كشور،‌ باد تقريباً به طور دائمي مي‌وزد كه از آن جمله مي‌توان به منجيل، ديزباد نيشابور و زابل زاهدان اشاره نمود،‌ كه نياز به بررسي دقيق آماري براي بدست آوردن نتايج قطعي و ميزان پتانسيل دارد. البته در مناطقي از كشورمان مثل ديزباد و منجيل اقداماتي جهت بهره‌برداري از اين منبع انرژي صورت گرفته است. همچنين انرژي زمين‌گرمايي نيز به عنوان يك انرژي پاك و تجديدپذير در بسياري از نقاط جهان و در كاربردهاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در حال حاضر بيشترين ميزان توليد برق توسط منابع زمين‌گرمايي متعلق به ايالات‌متحده امريكا با 2817 مگاوات (معادل 6/43 درصد كل ظرفيت نصب شده جهاني) است. بعد از آن،‌ كشورهاي فيليپين، مكزيك، ايتاليا، ژاپن و نيوزلند قرار دارند كه در مجموع 1/46 درصد كل ظرفيت الكتريكي انرژي زمين‌گرمايي جهان را به خود اختصاص داده‌اند. كشور ما نيز روي كمربند فعال زمين گرمايي قرار دارد. در كوه‌هايي مثل سبلان، سهند، دماوند و در مناطقي مثل خوي، ماكو و جاهاي ديگر كه داراي چشمه‌هاي آب گرم مي‌باشند، نشانه‌هايي از وجود انرژي ژئوترمال در كشورمان وجود دارد.

بنابر اين انرژي‌هاي تجديدپذير مي‌توانند به عنوان منابع جديد انرژي تلقي شوند كه ضمن توليد انرژي در مقادير متفاوت و پر كردن خلاء‌هاي موجود انرژي فسيلي در كشور مانند مناطق دورافتاده و حساس، باعث حفظ و صيانت از منابع فسيلي كشور گردند.

از:mkhorasani.blogfa.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر